آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
نويسندگان |
شعر
شعر
چهار شنبه 16 خرداد 1397برچسب:, :: 4:50 :: نويسنده : مهدی
فرق مرا تو طاقت دیدن نداشتی هجده سر بریده ببینی چه می کنی
اینجا همه به گریه ى تو گریه می کنند خنده به اشک دیده ببینی چه می کنی
خون ریزد از شکاف سرم خون جگر شدى جسمى بخون تپیده ببینى چه می کنى
تو یکسره به چشم پدر بوسه می زنى تیریى درون دیده ببینی چه می کنى
وقتى که می رسد ز شریعه، حسین را با قامتى خمیده ببینی چه می کنى
طفلان در به در به بیابان کربلا چون آهوى رمیده ببینی چه می کنى
یک ضربه زد به فرق سرم راحتم نمود تو قتل صبر، دیده؟، ببینى چه می کنى
من پیکرم به غیر سرم لطمه اى ندید جسمی گلو بریده ببینی چه می کنی ...
|
|||
![]() |